سلام به همه، با یه عالمه تآخیر ،بلاخره این مامانی ما وقت کرده که ناز و اداهای این ماهمو برام بنویسه اونم 4 صبح.آخه ماه بعدی باید بریم ایران و مامانی داره یه خورده درساشو جمو جور می کنه تا چند ماهی که ایرانیم عقب نمونه.رفتنمون هم لنگه دفاع بابا جونه که خدا کنه داوراش زودتر جواب بدن .پدره بی سوادی بسوزه اگه می تونستم خودم بنویسم که اینقدر لنگ مامان جون خانمم نمی شدم . اول از مراسم محرم شروع کنم که خیلی عالی بود.منو مامانی و باباجونم سه شبی رفتیم انجمن ایرانی ها برای مراسم عذاراری.اونجا یاد گرفتم که وقتی دعا می خونن باید دستامو ببرم بالا و آمین بگم. وقتی هم دستامو بالا می بردم مامانی یه عالمه دستای کوچولومو م...